«نظریة انبساط» از دیدگاه «جان بوریدان»
Authors
Abstract:
بهلحاظ تاریخی میتوان نشان داد که «نظریة انبساط» از ابتکارات و ابداعات منطقدانان قرون وسطای متأخر مانند ویلیام شروود، راجر بیکن، پطرس اسپانیایی، ویلیام اکام، و جان بوریدان بوده است. این نظریه با رویکردی کاربردی در دورة معاصر، در آثار آموزشی منطق عمومی، برای تشخیص اعتبار «قیاس ارسطویی» استفاده شده است. در این پژوهش، با تمرکز بر تفکرات منطقی جان بوریدان (1295 - 1361 م)، متفکر برجستة قرون وسطی، از این فرضیه دفاع میکنیم که، نظریة انبساط یکی از نتایج فرعی نظریة دلالت و اطلاق است. همچنین با ارجاع به آثار منطقی بوریدان نشان میدهیم که دو قاعدة «منع حد وسط غیرمنبسط» و «منع روش عقیم»، یکی از کاربردهای نظریة انبساط، از ابداعات بوریدان است. ازاینرو معاصران در آثار آموزشی منطق، در بهترین حالت، صرفاً تقریرهای متفاوتی از تعریف انبساط و قواعد مربوط به آن را بیان کردهاند، نه آنکه خود مبدع این قواعد باشند. بر این اساس نظریة پیتر گیچ را، که آشکارا نظریة انبساط را متفاوت از نظریة اطلاق میداند، بهشکلی منطقی و تاریخی نقد میکنیم و نشان میدهیم که نظریة قابل دفاعی نیست. در پایان تعاریف بدیعی از حدود «منبسط» و «غیرمنبسط» را با توجه به چهارچوب فلسفی ـ منطقی بوریدان ارائه میکنیم که به مفاهیم و اصطلاحات منطقی وی بسیار وفادار است.
similar resources
خطاهای نظریة خطای جان مکی
این مقاله میکوشد آرای فرااخلاقی فیلسوف اخلاق معاصر جی. ال. مکی (موسوم به نظریۀ خطا) را توصیف و تحلیل و نهایتاً سنجش انتقادی کند. نظرات فرااخلاقی و موضع شکاکانه مکی در خصوص احکام و گزارههای اخلاقی نیز، همچون آرای او در حوزۀ فلسفۀ دین، عمدتاً متأثر از نظرات فیلسوف انگلیسی، دیوید هیوم، و شرحوبسطیافتۀ آنهاست؛ با این تفاوت که نظرات او، دستکم در قلمرو اخلاق، پیچیدهتر از آرای هیوم است و د...
full textواقعیتهای نهادی از دیدگاه جان سرل
برخی از فیلسوفان تحلیلی معاصر در یک تقسیمبندی کلی واقعیتها را به دو گونۀ طبیعی و نهادی تقسیم میکنند. ویژگی اصلی واقعیتهای نهادی این است که متقوم به اعتبار جمـعی انسانها است. این واقعـیتها عمومـاً از صـورتبندی قواعد قوامبخش یعنی «X در بافت C، بهعنوان Y محسوب میشود» تبعیت میکنند. وجود چنین واقعیتهایی پرسشهای مهمی را برای فیلسوفان پدید آورده است: چگونه ممکن است واقعیتی صرفاً به واسطۀ اع...
full textمعنای زندگی از دیدگاه جان کاتینگهام
پرسش از "معنای زندگی" یکی از مهمترین مسائلی است که در طول تاریخ همواره مطرح شده است، امّا طرح آن و نحوه پاسخگویی به آن در دوران جدید به صورت خیلی جدّیتر مورد توجّه قرار گرفته است. در پاسخ به چیستی معنای زندگی نظرات مختلفی بیان شده است. در این مقاله، ما به بیان دیدگاه جان کاتینگهام در این خصوص میپردازیم. او در ابتدا اظهار میکند که زندگی فارغ از اراده انسان دارای معنای ذاتی است و آدمی باید آن را...
full textنظریة قیاس ارسطویی از دیدگاه لوکاسیهویچ
منطق ارسطو در دوران جدید با مخالفتهای بسیاری مواجه بوده است و برخی نیز بر آن بودند که با وجود نظریة مجموعهها و منطق محمولات، دیگر نیازی به منطق ارسطو نیست. اما گسترة تحقیقاتی که منطقدانان غربی در چند دهة اخیر در زمینة منطق ارسطو به عمل آوردهاند، نشان میدهد که این منطق هنوز هم زنده و قابل اعتنا است. در میان مطالعات انجام گرفته دربارة منطق ارسطو، دو رویکرد را میتوان از یکدیگر متمایز ساخت. د...
full textهستی شناسی جان در دیدگاه مولانان از زاویه روانشناختی
هدف از این پژوهش بررسی هستی شناسی جان انسانی از دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی است. جان انسانی به عنوان یک هستنده بدون در نظر گرفتن هستی او قابل فرض نیست. از جانبی دیگر می توان مثنوی معنوی را هستی شناسی جان انسان نامید که لبریز از سخن در مورد هستی انسان است. مولانا خود نیز اندیشمندی هستی نگر و کل گرا است که از رویکردهای جزءنگارانه نسبت به وجود انسانی انتقاد میکند. در این پژوهش محقق با روش کتابخان...
full textMy Resources
Journal title
volume 2 issue 2
pages 117- 136
publication date 2011-09-23
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023